سفارش تبلیغ
صبا ویژن
کژی، با دانش راست می شود . [امام علی علیه السلام]
مشخصات مدیروبلاگ
 
فرشته آسمانی[303]

خبر مایه
پیوند دوستان
 
مجله آرامش قطره و دریا در انتظار آفتاب حجت الاسلام والمسلمین یوسف ذوالفقاری آهنگ خورشید تابنده عشق @@@وطنم جزین@@@ دلتنگ... بی نشانه alone upturn یعنی تغییر مطلوب hamidsportcars سپیده خانم بوستـــــان ادب و عـرفــان : وب ویژه تفسیر ادبی عرفانی قرآن مجید دل نوشته های علمی پژوهشی تجربی بلوچستان دنیای عکس و اطلاعات آموزش رباتیک در کرج,رباتیک,ربات,رباتیک البرز,صنایع رباتیک آراد -««««(حبیبی حسین)»»»»- چشمـــه ســـار رحمــت جوک بی ادبی طنین تمدن اسلامی ساعت یک و نیم آن روز حدیث منتظران قائم (عج) .: شهر عشق :. منادی معرفت پیامنمای جامع دلـتنگــ همیـشـگـــــــــی رها فــشــفــشــه محمدمبین احسانی نیا مرام و معرفت هدهد دل شکســــته عشقی به پاکیه عشق شیرین و آبتین دل نوشته منتظر نباش تا پرنده ای بیاید و پروازت دهد در پرنده شدن خویش بکوش ●◌♥DELTANGI♥◌● علمدار بصیر در آغوش خدا زندگی جملات قصار و شنیدنی بسیج دانشجویی دانشکده علوم و فنون قرآن تهران .:دلنوشته های دانشجویی:. دختر و پسرای ایرونی غزلیات محسن نصیری(هامون) Hunter نوشته های یک دختر تنها و ساده و عاشق آتیه سازان اهواز عشق پاک دوستانه هرچه می خواهد دل تنگم میذارم احساس رویایی باکری میاندوآب جدید ترین مطالب عرفان وادب شَبـَــــــــــــــکَة المِشـــــــــــــکاة الإسلامیــــــــــة جک و لطیفه برات محمد هدایتی yas عاشقانه ها مشق عشق ناز به رنگ ابی Dream high نگار بهار عشق عشق بزرگ ترین دروغ دنیاست دل شکسته دانلد اهنگ های جدید گفتگو با خدا حرفهایی ازجنس بهشت لوووس یاور 313 مجله اینترنتی بسیج دانشجویی دانشگاه پیام نور - واحد دررود مطالب عاشقانه تینا صدای مردم نی ریز ردپای عشق شهید آوینی دختر بهورز EshGhrOyaIimAn عفاف و حجاب ❤خاکســـــــتر عشـــق❤ مقاله های تربیتی بهاره تنها دلنوشته یه احسان به نام خالق عشق آموزش تست زدن کنکور نسیم تسنیم زندگی در باغ عشق vagte raftan جک صداقت متن ترانه ماندگارترین آهنگ های ایرانی ღღღ معرکه همون قلقلک ღღღ آنجا که عقاب پر بریزد بدون عنوان ریاضیات دل گویه های فطرسی تک صلیب عشق @@@ تنهای عاشق @@@ عشق بسوی ظهور hoghoogh iran v binolmelall عاشق خدا کسب در آمد آسان از اینترنت $$$$sara$$$$ نم نم باران ...مردانگی افسانه شد.. بـــــــــــــــــهــــــــنـــــــــــــوش جوکستان حرف های نگفته دلهای شکسته بارانی از غم زمان-زندگی؟ فقط خدا آرنیکان

گل تقدیم شماهیچ ستاره‌ای در آسمان اندیشه انسانی پرفروغ‌تر از شمس واره ‌«‌توحید» نیست. توحید، اوج عروج سالکان عاشقی است که دلخسته دلدار، شیفته دیدار و واله لقای بی‌مانند اویند.


گل تقدیم شماهیچ معرفتی را یارای نیل به بلندای معارف توحیدی و عرفانِ صفات و اسمای الهی نیست، بلکه معرفت اصیل همواره از آبشخور زلال توحید سیراب است و هر اندیشه‌ای که از چشمه‌سار خورشید سان وحدت الهی سیراب نگشته و از آن دور ماند، در ویرانه ضلالت و تاریکخانه غوایت مایه سقوط و هلاکت است.


گل تقدیم شمااز این رو، تمام تحریف های فکری و انحراف‌های عملی، پایه در بی‌معرفتی نسبت به توحید و فرورفتگی در وادی تیه شرک داشته و همان‌طور که تنها توحید سعادت آفرین است، تنها شرک شقاوت‌زاست و نگونبختی به همراه دارد.


گل تقدیم شماهمان‌گونه که اصل وجودِ یگانه و هستی یکتای الهی مایه حیات و عامل قیام جهان و جهانیان است و همه هستی به حیّ قیوم تکیه و اعتماد دارد، تمام اندیشه‌های اصیل و افکار قویم، مرهون وابستگی و پیوستگی به اندیشه توحیدی است.


گل تقدیم شماخداوند بی‌عدیلی که تنها عجز معرفت او و اقرار به ناتوانی در شناخت او وسیله قرب و عامل نجات است، هیچ کلامی را برتر از توحید نیافرید و هیچ سخنی را به عظمت و جلالت ‌«‌لا إله إلاّ الله» نیاورد که رسول گرامی اسلام(صلّی الله علیه وآله وسلّم) فرمود: نه من و نه احدی پیش از من، مثل ‌«‌لا إله إلاّ الله» نیاورده است؛ قال رسول الله(صلّی الله علیه وآله وسلّم): ‌«‌ما قلتُ ولا قال القائلون قبلی مثل لا إلهَ إلاّ الله»[1]. این کلام حکایت از حقیقت بی‌نظیر توحید دارد.[توحید در قرآن - صفحه 19]


  
  

گل تقدیم شماسلام جوانهای دوست داشتنی!

گل تقدیم شمااز مطالب گذشته بدست آمد که این موجود بسیار مهم و ارزشمند یعنی انسان دارای درونمایه بسیار غنی و عالی است و گوهری است که ارزش آن را فقط آفریننده آن میداند و مبدأ ومقصدی فوق درک خویش دارد.

گل تقدیم شمااگر هر انسانی به دنبال مقصد واقعی خویش باشد نه مقاصد مخیله اش، کاوشگر حقیقت خویش باشد نه آنچه صرفا خوشایند حال فعلی اوست و واقعا بخواهد به درونمایه حقیقی خویش دست یابد ... پس راه مسدود نیست ، باز است ... و اولین پله آن استفاده از عقل است، خورشیدی فروزان و روشنگر. بشرط آنکه زنگار نگرفته باشد! بلی زنگار ... شما بگویید: زنگار چیست؟ و چگونه می آید وچگونه میرود؟؟؟

گل تقدیم شمامنتظرم!


92/1/16::: 7:46 ع
نظر()
  
  

 

گل تقدیم شماتوحید، امری فطری و همه فهم است که خلقت انسان‌ها بر اساس آن سرشته می‌شود: (فأقم وجهک للدّین حنیفاً فطرت الله التی فطر الناس علیها لا تبدیل لخلق الله ذلک الدّین القیّم و لکنّ أکثر النّاس لا یعلمون).

یعنی چی؟بت‌پرستان حجاز، توحید و یگانه‏پرستی را امری عجیب می‌پنداشتند و چنین می‌گفتند: (أجعل الالهة إلهاً واحداً إنّ هذا لشی‏ءٌ عُجاب). قرآن کریم با این تفکّر منحط به مقابله پرداخته، شک و تردید در (الله) را تعجّب‌آور و حیرت‌انگیز دانسته است: «أفی الله شکٌّ فاطر السموات و الأرض» و در عین حال، در موارد فراوانی، ادلّه گوناگون توحیدی را با تعبیرهای متنوّع، برای سطوح مختلف مردم بیان کرده است؛ مانند نظر کردن به شتران، آسمان، کوه‌ها و زمین[5]، برهان صدّیقین در کنار برهان آفاق و انفس و شهادت خود خدا و ملائکه و اولوا العلم. ائمّه اطهار(علیهم‌السلام) نیز به همین سبک برای توحید، دلایل فراوانی بیان کرده‌اند. 

گل تقدیم شماسعد بن سعد از امام رضا(علیه‌السلام) از توحید پرسید، آن حضرت(علیه‌السلام) به ارتکاز سائل بسنده کرد و بدون هیچ گونه استدلال عقلی فرمود: «هو الّذی أنتم علیه». این جمله، یا اشاره به توحید فطری است؛ یعنی آنچه را فطرتاً می‌یابید، توحید است، یا اشاره است به ولایت اهل‌بیت(علیهم‌السلام) که از شرایط توحید است و سعد بن سعد به آن کمال نایل آمده بود.

گل تقدیم شمااما وقتی هشام‏بن حکم از امام صادق(علیه‌السلام) پرسید: چه دلیلی بر یگانگی خدا وجود دارد؟ امام(علیه‌السلام) فرمود: پیوستگی تدبیر و عدم نقص در آفرینش؛ چنان‌که خدای عزّوجلّ فرمود: اگر آلهه‌ای غیر از خدای سبحان در آسمان و زمین می‌بود، هر آینه فساد بدانها راه می‌یافت: «إتّصال التّدبیر و تمام الصنع، کما قال عزّوجلّ: ( لو کان فیهما ءَالهة إلاّالله لفسدتا)». در اینجا سطح سخن، بالاتر از مستوای سخن پیشین است؛ زیرا امام صادق(علیه‌السلام) به تعلیل یا تبیین توحید عنایت فرموده و هدف‌داری جهان آفرینش و هماهنگی و نظم طبیعی آن را نشانه وحدت تدبیر و توحید ربوبی دانسته است.

 گل تقدیم شماآنگاه که نوبت به هشام‏بن‏سالم رسید، بدون آنکه سؤالی از جانب هشام مطرح شود، خود امام صادق(علیه‌السلام) از او خواستند که خدا را وصف کند. وقتی که هشام گفت: «هو السمیع البصیر»، امام صادق(علیه‌السلام) بیان بلندی را مطرح فرمودند که  حکمای بزرگ اسلامی، آن را بر براهین متعدّد توحیدی منطبق کرده‌اند.[ادب فنای مقربان جلد2 - صفحه 361]


  
  

 فطرت در قرآن

مدرک داشتنفطرت از ماده «فَطَرَ» در لغت به معنای شکافتن، گشودن شی‏ء و ابراز آن، ابتدا و اختراع، شکافتن از طول، ایجاد و ابداع آمده است و از آنجا که آفرینش و خلقت الهی به منزله شکافتن پرده تاریک عدم و اظهار هستی امکانی است یکی از معانی این کلمه، آفرینش و خلقت است، البته آفرینشی که ابداعی و ابتدایی باشد.[فطرت در قرآن - صفحه 23]

گل تقدیم شمافطرتی که در قرآن مطرح است غیر از فطریات و امور فطری است که در منطق و فلسفه از آن بحث می‏شود. و نیز «فطرت» که سرشتی ویژه و آفرینشی خاص است، غیر از طبیعت است که در همه موجودهای جامد یا نامی و بدون‏روح حیوانی یافت می‏شود، و غیر از غریزه است که در حیوانات و در انسان در بُعد حیوانیش موجود است. این ویژگی فطرت از آن جهت است که با بینش شهودی نسبت به هستی محض و کمال نامحدود همراه است و با کشش و گرایش حضوری نسبت به مدبّری، که جهل و عجز و بخل را به حریم کبریایی او راه نیست، آمیخته و هماهنگ است. فطرت انسانی مطلق‏بینی علمی و مطلق‏خواهی عملی است.

«فطرت» که همان بینش شهودی انسان به هستی محض و گرایش آگاهانه و کشش شاهدانه و پرستش خاضعانه نسبت به حضرت اوست، نحوه خاصی از آفرینش است که حقیقت آدمی به آن نحو سرشته شده و جان انسانی به آن شیوه خلق شده است. فصلِ اخیر انسان را همان هستی ویژه مطلق‏بینی و مطلق‏خواهی او تشکیل می‏دهد.[فطرت در قرآن - صفحه 24]

  ویژگی‏های فطرت

باید فکر کردگفته شد که فطرت، نحوه خاص هستی انسان است. انسان هم موجودی متفکر و مختار است که برابر علم و اندیشه کار می‏کند و رفتاری متأثر از علم و اندیشه خویش دارد، متفکری است که آگاهانه کاری را انتخاب کرده سپس آن را انجام می‏دهد، چنین موجودی از گزارش‏های علمی و گرایش‏های عملی برخوردار است، یعنی گزارش‏های علمی و گرایش‏های عملی در نهاد او تعبیه شده و از بیرون بر او تحمیل نشده است و قابل زوال هم نیست. پس انسان حقیقتی است که در مقام علم و عمل با فطرت زندگی می‏کند. با توجه به این موارد روشن می‏شود که فطرت دارای ویژگی‏هایی است که عبارتند از:

1 ـ معرفت و آگاهی و بینش فطری و نیز گرایش‏های عملی انسان تحمیلی نیست،بلکه در نهاد او تعبیه شده است‏نه مانند علم‏حصولی که از بیرون آمده باشد.

2 ـ با فشار و تحمیل نمی‏توان آن را زایل کرد، لذا تغییرپذیر نخواهد بود. و به عبارت دیگر: ثابت و پایدار است، گرچه ممکن است تضعیف شود.

3 ـ فراگیر و همگانی است. چون حقیقت هر انسانی با این واقعیت سرشته شده است.

4 ـ چون بینش و گرایش انسان متوجه هستی محض و کمال مطلق است، از ارزش حقیقی برخودار بوده و ملاک تعالی او است. و از این رهگذر، تفاوت بین انسان و سایر جانداران بازشناخته می‏شود.[فطرت در قرآن - صفحه 27]


92/1/4::: 8:45 ع
نظر()
  
  

 گل تقدیم شماقرآن کریم آیات فراوانی را به بیان اوصاف و ویژگی‏های انسان اختصاص داده است. بعضی‏آیات وی را مدح و ستایش کرده و دسته‏ای از آیات او را مذمتو نکوهش می‏کند.

 گل تقدیم شماآیاتی که انسان را ستایش می‏کند، از او به خلیفه خدا بر روی زمین و برخوردار از ظرفیت علمی گسترده و امانت‏دار خدا و دارای کرامت و ملهَم به فجور و تقوا و واجد فطرت و موجودی ابدی و دیگر اوصاف پسندیده یاد می‏کند. در برابر، آیاتی است که او را نکوهش کرده و از او به موجودی ضعیف، عجول، قتور، فَخور، هَلوع، جَزوع، مَنوع، ظلوم و جَهول و دیگر اوصاف نکوهیده تعبیر می‏کند.

از این آیات استفاده می‏شود که انسان دارای فطرتی است و طبیعتی، از آن جهت که دارای فطرت الهی است مورد ستایش قرار گرفته و از آن جهت که در بند طبیعت و تابع شهوت و غضب است، ضعیف است و هلوع و....

زانکه نیم او ز عَیْبِستان بُد است واندگر نیمش ز غَیْبِستان بُد است

غَیب را ابری و آبی دیگر است آسمان و آفتابی دیگر است

این جهان و راهش ار پیدا بُدی کم کسی یک لحظه‌ای آنجا بُدی

گل تقدیم شماانسان فطرتی دارد که پشتوانه آن روح الهی است، و طبیعتی دارد که به گِل‏وابسته است، همه فضایل انسانی به فطرت و همه رذایل به طبیعت او بازمی‏گردد، اگر انسان به طبیعت خود توجه کند و از هویت انسانی خود که روح اوست، غافل گردد، نه تنها از پیمودن مسیر کمال بازمی‏ماند، بلکه دچار انحطاطمی‏شود، تا آنجا که قرآن می‏فرماید: (أُولئک کالأنعام بل هم أضلّ) و اگر به بُعد فطری خود توجه کند، تا جایی تکامل پیدا می‏کند که به «أفق أعلی» و مقام «أوْ أدنی» می‏رسد که از مقام فرشتگان برتر است: (وهو بالأفق الأعلی ثمّ دنا‏فتدلّی فکان قاب قوسین أو أدنی) در حالی که در افق اعلی قرار داشت. سپس نزدیکتر و نزدیکتر شد، تا آن که فاصله او به اندازه فاصله دو کمان یا کمتر بود.

گل تقدیم شمادر قرآن کریم این دو جنبه حیات، یعنی حیات طبیعی و حیات فطری انسان، ترسیم شده است. چنان که فرمود: (إنّی خالق بشراً من طین فإذا سوّیته ونفخت فیه من روحی) من بشر را از گل آفریدم و آنگاه او را راست گردانیده از روح خود در او دمیدم، و در سوره سجده فرمود: (الّذی أحسن کلّ شی‏ءٍ خلْقه وبدأ خلق الإنسان من طینٍ ثمّ جعل نسْله من سُلالةٍ من ماءٍ مهین ثمّ سوّاه ونفخ فیه من روحه)او همان کسی است که هر چه را آفریده نیکو آفرید و آفرینش انسان را از گل آغاز کرد، سپس نسل او را از آب ناچیز آفرید. سپس اندام او را موزون ساخت و از روح خویش در او دمید.

صورتش بر خاک و جان در لامکان لامکانی فوق وهم سالکان

 گل تقدیم شمااز این آیات استفاده می‏شود که انسانِ نخستین و همچنین نسلِ وی مستوی‏الخلقه خلق شده‏اند و استوای خلقت انسان به روح او است و استوای خلقت روح به آن است که به او فطرت ارزانی داشته و او را به فجور و تقوا الهام کرده است.

بنابراین، در فرهنگ قرآن هر جا سخن از نکوهش و مذمت انسان در میان است، گفتگو از انسانی است که از خاک آفریده شده و هر جا از کرامت و بزرگی مقام انسان سخن می‏رود، گفتگو درباره انسانی است که مسجود فرشتگان و جانشین خدا در زمین است. یعنی نکوهش‏ها به طبیعت انسان مربوط است و ستایش‏ها به روح و فطرت او بازمی‏گردد.

جان زهجر عرش اندر فاقه‌ای تن ز عشق خار بُن چون ناقه‌ای

جان گشاید سوی بالا بال‌ها در زده تن در زمین چنگال‌ها[فطرت در قرآن - صفحه22 , 23]