فطرت در قرآن
فطرت از ماده «فَطَرَ» در لغت به معنای شکافتن، گشودن شیء و ابراز آن، ابتدا و اختراع، شکافتن از طول، ایجاد و ابداع آمده است و از آنجا که آفرینش و خلقت الهی به منزله شکافتن پرده تاریک عدم و اظهار هستی امکانی است یکی از معانی این کلمه، آفرینش و خلقت است، البته آفرینشی که ابداعی و ابتدایی باشد.[فطرت در قرآن - صفحه 23]
فطرتی که در قرآن مطرح است غیر از فطریات و امور فطری است که در منطق و فلسفه از آن بحث میشود. و نیز «فطرت» که سرشتی ویژه و آفرینشی خاص است، غیر از طبیعت است که در همه موجودهای جامد یا نامی و بدونروح حیوانی یافت میشود، و غیر از غریزه است که در حیوانات و در انسان در بُعد حیوانیش موجود است. این ویژگی فطرت از آن جهت است که با بینش شهودی نسبت به هستی محض و کمال نامحدود همراه است و با کشش و گرایش حضوری نسبت به مدبّری، که جهل و عجز و بخل را به حریم کبریایی او راه نیست، آمیخته و هماهنگ است. فطرت انسانی مطلقبینی علمی و مطلقخواهی عملی است.
«فطرت» که همان بینش شهودی انسان به هستی محض و گرایش آگاهانه و کشش شاهدانه و پرستش خاضعانه نسبت به حضرت اوست، نحوه خاصی از آفرینش است که حقیقت آدمی به آن نحو سرشته شده و جان انسانی به آن شیوه خلق شده است. فصلِ اخیر انسان را همان هستی ویژه مطلقبینی و مطلقخواهی او تشکیل میدهد.[فطرت در قرآن - صفحه 24]
ویژگیهای فطرت
گفته شد که فطرت، نحوه خاص هستی انسان است. انسان هم موجودی متفکر و مختار است که برابر علم و اندیشه کار میکند و رفتاری متأثر از علم و اندیشه خویش دارد، متفکری است که آگاهانه کاری را انتخاب کرده سپس آن را انجام میدهد، چنین موجودی از گزارشهای علمی و گرایشهای عملی برخوردار است، یعنی گزارشهای علمی و گرایشهای عملی در نهاد او تعبیه شده و از بیرون بر او تحمیل نشده است و قابل زوال هم نیست. پس انسان حقیقتی است که در مقام علم و عمل با فطرت زندگی میکند. با توجه به این موارد روشن میشود که فطرت دارای ویژگیهایی است که عبارتند از:
1 ـ معرفت و آگاهی و بینش فطری و نیز گرایشهای عملی انسان تحمیلی نیست،بلکه در نهاد او تعبیه شده استنه مانند علمحصولی که از بیرون آمده باشد.
2 ـ با فشار و تحمیل نمیتوان آن را زایل کرد، لذا تغییرپذیر نخواهد بود. و به عبارت دیگر: ثابت و پایدار است، گرچه ممکن است تضعیف شود.
3 ـ فراگیر و همگانی است. چون حقیقت هر انسانی با این واقعیت سرشته شده است.
4 ـ چون بینش و گرایش انسان متوجه هستی محض و کمال مطلق است، از ارزش حقیقی برخودار بوده و ملاک تعالی او است. و از این رهگذر، تفاوت بین انسان و سایر جانداران بازشناخته میشود.[فطرت در قرآن - صفحه 27]