راه چهارم. روش عرفا
عرفا برای اثبات نبوت عام با تکیه بر اصولی، ضرورت نبوت را استنتاج میکنند. آنها میگویند: غایت وجود انسان، لقای خداوند است که با حوصله و سیر و سلوک به سوی خدای متعال حاصل میشود. سیر سالک، چهار مرتبه دارد که عبارت است از:
1. سیر از خلق به حق و از کثرت به وحدت؛ در این مرتبه، سالک از خلق به حق سیر میکند و «ما سوی الله» را از خود نفی میکند؛ بلکه خود را از خود نفی
میکند و ذات احدیت مطلقه را بدون ملاحظه تعیّنات و شؤونات و اعتبارات، مشاهده میکند. این سیرِ قوس صعود سالک است.
2. سیر از حق به حق، این سیر به مشاهده اسمای حسنای خدا و صفات علیای الهی یکی پس از دیگری حاصل، و اسامی «اعظم» و «عظیم» در این منظر مشهود میشود. به دیگر سخن، در مقامات مختلف این سفر، از وحدت و اطلاق ذاتی واجب و صفات حسنا و اسمای علیا و یگانگی این اسما و صفات با یکدیگر و عدم بینونت و جدایی آنها از ذات باری تعالی گفتوگو میشود یا مشهود او واقع میشود.
3. سیر از حق به خلق با حق؛ این سیر با شهود تجلیات الهی و افاضات خدا و کیفیت صدور یا ظهور اشیا یا اشخاص از خدای سبحان همراه است؛ از نخستین صادر یا ظاهر تا آخرین صادر یا ظاهر. این سیرِ قوس نزول سالک است که با حمل ولایت الهی همراه است.
. سیر از خلق به خلق با حق، و ابلاغ پیام خدای ظاهر به مظاهر امکانی وحی، و اجرای احکام و حکم آن حضرت در مجالی او؛ در این مرحله، او تشنگان بادیه امکانی را به سرچشمه کوثر جاودانی هدایت میکند و پراکندگی وادی کثرت اعتباری را به وحدت حقیقی میرساند.
در این سفر، سالک مییابد که جهان و انسان، باطل و عبث نبوده، بلکه مقصد و غایت دارد. نیز در این سفر، مسأله برزخ و قیامت و حقیقت بهشت و دوزخ و درجات و درکات او مشهود سالک واقع میشود، و چون این سفر از خلقْ آغاز، و به خلق ختم میشود، سالک در همه مقامات و مواقفِ خود از همراهی و هدایت و حمایتِ حق برخوردار است و در او هیچ رنجی که ناشی از خوف راه و وحشت طریق و... باشد رخنه نمیکند.دینشناسیصفحه 46
این مقام به انبیای الهی تعلّق دارد که بعد از یافتن و شهود این حقایق با مصاحبت حق به سوی خلق برمیگردند تا آنها را با عالم وحدت آشنا کنند. غایت اصلی بعثت انبیا، همانا هدایت به سرچشمه هدایت جاودانی، و بازگرداندن پراکندگی و کثرت به وحدت حقیقی است. کسی که میخواهد به مقام نبوت برسد، باید این «اسفار چهارگانه» را طی کند و به سفر چهارم باریابد تا بتواند قافله سالاری راهیان وادی سلوک را از عالم امکان به عالم وجوب به عهده گیرد.
گفتنی است: آنچه که در عرفان مطرح است، برتر از آن چیزی است که در حکمت و کلام مطرح میشود؛ زیرا محور اصلی مطالب عرفانی را صبغه خلافت و ولایت الهی تشکیل میدهد و خلیفه خداوند، تنها برای هدایت انسانها کوشش نمیکند، بلکه در تعدیل اسمای الهی و تناکح آنها، و تعلیم و اِنبای اسمای الهی به ملائکه، و حلّ خصومت «ولاء اعلاء» سعی بلیغ دارد.
[دینشناسی آیة الل جوادی آملی- صفحه 45]